انصاف داشته باشیم …
همه ی آدم هایی که به هر دلیلی در زندگیمان کمرنگ می شوند ، بد نیستند !
گاهی رابطه ها به مشکل می خورَد ، چون چگالیِ وجودِ آدم ها با هم سازگاری ندارد …
مثلا ؛
بعضی ها کفه ی محبتشان سنگین است و چگالیِ وجودشان بالا …
بعضی ها حجمِ دغدغه هایشان زیاد است و چگالیِ وجودشان پایین …
آدم هایِ با چگالیِ پایین ، در سطحِ رابطه ، شناور و حیران می مانند و آدمهایِ چگالی بالا ، عمیقاً غرق در رابطه می شوند …
از سطح یک ارتباط تا عمقِ آن ، فاصله ی زیادیست …
نمیتوان از این افراد توقعِ مجاورت و همراهی داشت ، نه دستِ خودشان است و نه ایرادِ هیچ کدامشان …
وقتی سازِ ارتباطاتتان ناکوک شد ، دنبالِ دلیل هایِ احمقانه برای توجیهِ خود یا بدجلوه دادنِ طرف مقابل نگردید …
گاهی یک “تفاهم نداریم"ِ ناقابل ، هزار بار منطقی تر است از دلیل تراشی هایِ عجیب و غریب …
با خودتان و با دیگران رو راست باشید …
پ.ن:
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
مردم چه بلاها به سَرم آوردند
من عشق شدم،مرا نمی فهمیدند
در شهرِ خودم مرا نمی فهمیدند
این دغدغه را تاب نمی آوردند
گاهی همگی مسخره ام می کردند
علیرضا آذر
“هم مرگ”